چگونه کسب خود را با استراتژی بازاریابی درست توسعه دهیم؟

در حال حاضر، رقابت بین کسبوکارها به شدت در حال افزایش است و هر روز بیشتر میشود. برای پیروزی در این میدان رقابت، لازم است که استراتژی و تاکتیکهای دقیقی برای رشد کسب و کار و جلب مخاطبان هدف خود داشته باشید. به این استراتژیها در دنیای کسب و کار، استراتژی بازاریابی گفته میشود.
همه کسب و کارهای کوچک و بزرگ به یک استراتژی قوی نیاز دارند؛ استراتژی که با بررسی موقعیت سازمان و رقبا، بتواند آگاهی از برندتان را گسترش داده و شما را به مخاطبان هدفتان برساند. استراتژی شما باید توانایی جلب توجه مخاطبانتان را داشته باشد و آنها را به سمت خرید محصولات و خدماتتتان سوق دهد و در نهایت شما را به هدفهای بازاریابیتان برساند.
در انتخاب استراتژی مناسب، ممکن است با دهها گزینه مختلف مواجه شوید. بنابراین مناسبترین استراتژی را برای کسب و کارتان انتخاب کنید.
در این مقاله قصد داریم مفهوم استراتژی بازاریابی را بررسی کنیم و سپس مؤثرترین انواع استراتژیهای بازاریابی را به همراه نکات کلیدی برای انتخاب استراتژی مناسب کسب و کارتان را به شما معرفی کنیم.
خب! بریم سر اصل مطلب.
استراتژی بازاریابی چیست؟
برای پاسخ به این سؤال، در ابتدا باید شما را با مفهوم “بازاریابی” آشنا کنیم.
بازاریابی، مفهومیفراتر از پدیده تبلیغات و فروش است؛ به زبان سادهتر، بازاریابی به فرایند شناسایی و برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه، درک نیازها و خواستههای آنها تا مرحله ترغیب و متقاعد کردن مشتریان برای خرید محصولات اشاره دارد.
با این توضیحات، درک مفهوم استراتژی بازاریابی برای شما آسانتر میشود:
استراتژی بازاریابی برنامهای بلند یا کوتاهمدت است که هر شرکتی، برای آموزش و معرفی محصولات به مشتریان احتمالی، ترغیب آنها به خرید و دستیابی به اهداف بازاریابی تعریفشدهٔ جانبی، طراحی میکند.
به عبارت دیگر، استراتژی مارکتینگ مشابه یک نقشه و راهنماست که همهچیزرا، از مخاطب هدف گرفته تا نوع تبلیغات و کانالهای ارتباطی و به طور کلی مسیر رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ سازمان را نمایان میسازد.
تعریف ساده تری که میتوان برای مفهوم استراتژی بازاریابی ارائه داد:
استراتژی بازاریابی مجموعهای از رویکردهاست که یک سازمان به منظور ایجاد مزیت رقابتی، برای جذب مشتریان بالقوه، تبدیل آنها به خریدار و افزایش فروش تدوین میکند.
این استراتژی شامل تحلیل بازار و رقبا، تعیین هدف بازاریابی، گروه هدف (مخاطبان)، پیام و ارتباطات بازاریابی، میزان قیمتگذاری، انتخاب راههای توزیع و انتخاب روشهای تبلیغاتی است. در واقع، استراتژی بازاریابی نشان میدهد که سازمان چگونه قصد دارد محصولات و خدمات خود را در بازار به فروش برساند و با موفقیت رقابت کند.
برای تعیین استراتژی بازاریابی، نیاز است تا درک کاملی از بازار، رقبا، مشتریان و محصولات خود داشته باشید. مهمترین هدف استراتژی بازاریابی، ارائه یک پیشنهاد منحصر به فرد و متمایز برای مشتریان است.
توجه کنید!
بدون استراتژی، کسب و کار شما به شکست محکوم است و تمام هزینه و تلاشی که در زمینه بازاریابی صرف میکنید، نتیجهای نخواهد داشت. آیا میدانید چرا؟
زیرا بدون استراتژی بازاریابی، نه میتوانید مشتریان خود را به خوبی تحلیل و درک کنید، میدانید رقبایتان چگونه عمل میکنند.
اگر این دو فاکتور مهم را ندانید، بدون شک روش مناسبی برای تبلیغ محصول و اندازهگیری موفقیت کمپینهای بازاریابی را نیز نخواهید داشت؛ و در نتیجه، پول بسیار زیادی را بدون دریافت نتیجه مطلوب در تبلیغات و بازاریابی هدر خواهید داد!
استراتژی بازاریابی به عنوان یک نقطه عطف اساسی در موفقیت هر سازمانی محسوب میشود. این استراتژیها در طول زمان تکامل یافتهاند و با توجه به تحولات بازار، تغییرات فناوری و نیازهای مشتریان، رو به رشد بودهاند. کسب و کارها با بهرهگیری از استراتژیهای بازاریابی میتوانند محصولات و خدمات خود را به مشتریان مورد هدف معرفی کنند.
یک نکته مهم
استراتژی بازاریابی (Marketing strategy) و مارکتینگ پلن (Marketing plan) دو مفهوم متفاوت هستند! اغلب افراد این دو مفهوم را با یکدیگر اشتباه میگیرند؛ در حقیقت استراتژی بازاریابی، زیرمجموعهای از مارکتینگ پلن است. هر پلن بازاریابی میتواند از چندین استراتژی تشکیل شده باشد.
اکنون که با تعریف استراتژی بازاریابی آشنا شدید، در ادامه میخواهیم ببینیم استراتژی بازاریابی شامل چه مواردی است؟
یک استراتژی مارکتینگ ایدهآل شامل چه مواردی است؟
استراتژی مارکتینگ شامل عناصری از قبیل تحلیل بازار، مخاطب هدف، ارزش ارائه شده (ارزش پیشنهادی)، پیام برند، ویژگیهای محصول، قیمتگذاری و روشهای خلاقانه تبلیغاتی و … است، که باید بتواند هر کدام را به طور دقیق توضیح دهد. در ادامه برخی از این عناصر را بیشتر توضیح خواهیم داد.
تحلیل بازار: این فرایند شامل بررسی مشتریان، رقبا، عوامل روانشناختی و اقتصادی بازار است. تحلیل بازار به کسب و کار کمک میکند تا نیازها و ترجیحات مشتریان را درک کرده و استراتژیهای مناسب را برای جذب آنها تعیین کند.
تعیین هدف: تعیین هدفهای بازاریابی کوتاه مدت و بلند مدت ؛ هدفها باید قابل اندازهگیری و قابل دستیابی و با استراتژیهای کسب و کار هماهنگ باشند.
تعیین مشتری هدف: شناسایی دقیق گروههای هدف و بازار هدف؛ با شناخت دقیق از مشتریان هدف، میتوان استراتژیهای مؤثری را برای جذب و نگهداشت آنها طراحی کرد.
مزیت رقابتی: تعیین عوامل تمایز دهنده کسب و کار نسبت به رقبا و ارائه مزیت رقابتی منحصر به فرد. این مزیت میتواند شامل کیفیت برتر، قیمت مناسب، خدمات متمایز و یا نوآوری باشد.
استراتژی تولید و توزیع: این فرایند شامل برنامهریزی برای تولید، توزیع و عرضه محصول یا خدمات به مشتریان است؛ مثل انتخاب روش تولید، مدیریت زنجیره تأمین، انتخاب کانالهای توزیع و تعیین استراتژی قیمتگذاری.
استراتژی تبلیغات و فروش: تعیین روشها و کانالهای تبلیغاتی، ارتباطات بازاریابی و استراتژیهای. این استراتژی میتواند شامل تبلیغات رادیویی، تلویزیونی، آنلاین، تبلیغات تعاملی و رویدادها باشد.
استراتژی روابط عمومی: شامل ارتباط با رسانهها، تشکیل رویدادها و فعالیتهای جامعه محور است. این استراتژی برای ایجاد و حفظ شهرت و اعتبار سازمان در نظر گرفته میشود.
استراتژی بازاریابی آنلاین: شامل استفاده از وبسایت، رسانههای اجتماعی، تبلیغات آنلاین و استراتژیهای بهینهسازی موتورهای جستجو برای جذب مشتریان اینترنتی است.
تحقیقات بازار: شامل جمعآوری دادهها و تحلیل آنها برای درک بهتر بازار، مشتریان و رقبا است. تحقیقات بازار به کسب و کار کمک میکند تا تصمیمات بازاریابی خود را بر اساس اطلاعات دقیق و قابل اطمینان اتخاذ کند.
البته این فهرست تنها یک بررسی مختصر از مواردی است که ممکن است در یک استراتژی مارکتینگ مورد استفاده قرار گیرد و در هر صنعت و سازمانی، استراتژی مارکتینگ ممکن است متفاوت باشد.
برای تدوین یک استراتژی ایدهآل که شامل عناصر فوق باشد، ابتدا باید به پنج سؤال زیر پاسخ دهید:
- هدف شما چیست؟ آیا میخواهید آگاهی از برندتان را افزایش دهید، محصول جدیدی را تبلیغ کنید و یا هدف دیگری دارید؟
- مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟
- محصولی که قصد فروش آن را دارید، چیست؟
- میزان بودجه بازاریابی و سودی که انتظار دارید چقدر است؟
- از کدام پلتفرمها یا کانالهای ارتباطی برای بازاریابی استفاده خواهید کرد؟ به عنوان مثال، آیا میخواهید در اینستاگرام و یا ایمیل مارکتینگ تبلیغ کنید یا روشهای آفلاین مانند ارسال پیامک را انتخاب میکنید؟
۱۳ استراتژی بازاریابی موثر برای رشد کسبوکارها
بیش از 50 نوع استراتژی بازاریابی وجود دارد که انتخاب هر کدام از این استراتژیها به هدف و نیازهای کسب و کار شما بستگی دارد. در این قسمت میخواهیم رایج ترین استراتژیها را به شما معرفی کنیم؛ آنهایی که در گذشته امتحانشان را پس دادهاند و اساس فعالیتهای بازاریابی بسیاری از کسب و کارها را تشکیل میدهند.
در صورت تمایل به آشنایی با انواع استراتژیهای بازاریابی مقاله دیجیتال مارکتینگ را مطالعه کنید.
استراتژیهای بازاریابی رایج و مؤثر برای رشد کسبوکارها عبارتند از:
بطور کلی، استراتژیهای بازاریابی از مجموعه اقداماتی تشکیل شدهاند که به کسبوکارها کمک میکنند تا شناخت برند، جذب مشتریان، افزایش فروش و رشد کسبوکار را بهبود بخشند. در زیر به برخی از استراتژیهای بازاریابی رایج و موثر برای رشد کسبوکارها توضیح میدهم:
برند مارکتینگ (Brand Marketing)
در این استراتژی، تمرکز بر توسعه و تقویت شناخت و ارتباط با مشتریان بر اساس برند کسبوکار قرار دارد. برند مارکتینگ بر ایجاد هویت برند قوی، پیامدهای مثبت برای مشتریان و ایجاد تمایز رقابتی تمرکز میکند.
بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
این استراتژی در تولید و انتشار محتوای مفید و جذاب برای جذب و نگهداشت مشتریان تمرکز دارد. ارائه اطلاعات مفید، آموزشی و مسلح کننده به مشتریان به عنوان راهی برای جلب توجه، افزایش اعتماد و تشکیل رابطه برای خریداری میشود.
روابطعمومی(Public Relations)
روابطعمومیمربوط به برقراری ارتباط با رسانهها، جامعه و سایر سازمانها است. این استراتژی به کسبوکار کمک میکند تا ارتباطات مثبت با مشتریان و جامعه را تسهیل کند و تصویر مثبت برند را برای عموم ایجاد کند.
بازاریابی موتورهای جستوجو (Search Engine Marketing)
این استراتژی شامل استفاده از تبلیغات پرداخت در موتورهای جستوجو مانند گوگل است. این روش به کسبوکار کمک میکند تا در صفحات نتایج جستجو نمایش داده شود و ترافیک وب سایت خود را افزایش دهد.
بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)
استفاده از ویدئوها برای جذب و مشارکت مشتریان و توسعه ارتباط با آنها است. ویدئوها میتوانند به عنوان ابزاری جذاب و موثر برای انتقال پیامها، توضیح محصولات و خدمات، آموزشها و داستانها استفاده شوند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)
این استراتژی شامل استفاده از شبکههای اجتماعی برای ارتباط و تعامل با مشتریان، افزایش آگاهی و فروش محصولات و خدمات است. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و لینکدین امکان ایجاد ارتباط مستقیم با مشتریان را فراهم میکنند.
بازاریابی دهانبهدهان (Word-Of-Mouth Marketing)
در این استراتژی، ترویج محصولات و خدمات از طریق تجربه و پیشنهادات مشتریان موجود صورت میگیرد. این استراتژی بر ارتباطات شخصی و تأثیرگذاری افراد درون یک شبکه اعتماد سازماندهی شده است.
افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)
در این استراتژی، کسبوکار با شرکا و بازاریابان همکاری میکند تا محصولات و خدمات را ترویج دهند و در صورت فروش موفقیت آمیز، کمیسیونی دریافت کنند. این استراتژی میتواند به کسبوکار کمک کند تا به بازارهای جدید دسترسی پیدا کند و فروش را افزایش دهد.
اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
در این استراتژی، کسبوکار با افراد تأثیرگذار و معروف در صنعت همکاری میکند تا محصولات و خدمات را تبلیغ کنند. این روش بر اعتماد افراد به تأثیرگذاران و تأثیر آنها بر رفتار مشتریان تمرکز دارد.
ایونت مارکتینگ (Event Marketing)
در این استراتژی، کسبوکار رویدادها و فعالیتهایی را برگزار یا حمایت میکند که میتواند باعث افزایش شناخت برند و جذب مشتریان شود. مانند نمایشگاهها، کنفرانسها، سمینارها و وقایع محلی.
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
این استراتژی شامل ارسال ایمیلهای تبلیغاتی و ارتباطی به مشتریان برای افزایش فروش و تقویت روابط با آنها است. بازاریابی ایمیلی میتواند اطلاعیهها، تخفیفها، مطالب مفید و محتواهای دیگر را ارسال کند.
بازاریابی انبوه (Mass Marketing)
این استراتژی شامل استفاده از روشهای گسترده تبلیغاتی مانند تلویزیون، رادیو و روزنامه برای رساندن پیام به تعداد بزرگی از مخاطبان است. این استراتژی ممکن است به کسبوکار کمک کند تا شناخت برند را در بازار بالا ببرد.
ریتنشن مارکتینگ (Retention Marketing)
این استراتژی بر حفظ و نگهداشت مشتریان فعلی و ترویج فروش تکراری به آنها تمرکز دارد. استراتژیهایی مانند برنامههای وفاداری، تخفیفها و پیشنهادهای ویژه به مشتریان فعلی ارائه میشوند تا آنها را تشویق به خرید مجدد کنند.
توجه کنید هر استراتژی بازاریابی را باید بر اساس نوع کسبوکار، هدفهای بازاریابی و مشتریان هدف خود انتخاب کنید. همچنین، ترکیب چندین استراتژی ممکن است بهبود نتایج و رشد کسبوکار شما را تسهیل کند.
چگونه استراتژی بازاریابی موثری بنویسیم؟
استراتژی بازاریابی مؤثر برای یک کسب و کار نیاز به برنامهریزی دقیق و مراحل مشخصی دارد. در ادامه، هشت مرحله کلیدی برای نوشتن یک استراتژی بازاریابی موثر را شرح خواهم داد:
تعیین بودجه برای تدوین استراتژی
اولین قدم در نوشتن استراتژی بازاریابی، تعیین بودجه است. برنامهریزی مالی دقیق با استفاده از منابع موجود و اهداف کسب و کار شما راهنمایی خواهد کرد.
طراحی پرسونای خریدار (بخشبندی مخاطبان): شناخت مشتریان هدف برای بازاریابی موثر بسیار مهم است. بررسی نیازها، مشکلات و تمایلات مشتریان به شما کمک میکند تا بهترین راهبردها را برای جذب و نگهداشت آنها شناسایی کنید.
شناسایی بازار هدف و انجام تحقیقات (هدفگیری)
شناسایی بازار هدف و درک عمیق از آن بازار برای ارائه محصول یا خدمات بهتر، بسیار حائز اهمیت است. تحقیقات بازار، اطلاعات کلیدی را در مورد رقبا، روندها، نیازها و رفتار مشتریان فراهم میکند.
جایگاهیابی و ارائه ارزش
جایگاهیابی به شما کمک میکند تا کسب و کار خود را در بازار به نحوی مشخص کنید که چگونه از رقبا متمایز شوید و بهترین ارزش را برای مشتریان فراهم کنید.
مشخصکردن نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصتها
تجزیه و تحلیل SWOT (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) به شما کمک میکند تا بخشهای قابل بهبود و راهکارهای برای بهرهبرداری از فرصتها و مقابله با تهدیدها را شناسایی کنید.
نوشتن استراتژی بر اساس ماتریس SWOT
با توجه به تحلیل SWOT، باید استراتژیهای مناسبی برای بهبود نقاط ضعف، بهرهبرداری از نقاط قوت، بهرهبرداری از فرصتها و مقابله با تهدیدها تدوین کنید.
تعیین روشهای بازاریابی
برای انتخاب بهترین روش بازاریابی، توصیه میکنیم از مدل آمیخته بازاریابی ۴P (و یا مدلهای دیگر) بهره بگیرید؛ زیرا کسب و کار شما ابعاد مختلفی دارد و اگر همه این ابعاد به درستی مدیریت شوند، استراتژی کلی بازاریابیتان نیز به سمت صحیح حرکت خواهد کرد.
به طور خلاصه، آمیخته بازاریابی ۴P به معنای ارائه محصول مناسب (Product) در مکان و زمان مناسب (Place)، با قیمتی منصفانه (Price)، و با استفاده از یک برنامه فروش مؤثر (Promotion) به مشتریان است.
مشخصکردن شاخصهای عملکرد برای ارزیابی استراتژی
در نهایت، باید برای اندازه گیری پیشرفت خود، شاخصهای عملکرد داشته باشید؛ این شاخصها میتوانند شامل فروش، درآمد، ترافیک و نرخ تبدیل باشند. در هر مرحله، توجه به جزئیات و تحلیل دقیق بازار و کسب و کار شما از اهمیت بالایی برخوردار است. استراتژی بازاریابی باید قابل تطبیق و در صورت نیاز، قابل تغییر و بهبود باشد.
حرف آخر
برای انتخاب بهترین استراتژیهای بازاریابی برای کسبوکار شما، به منابع و بودجه، مخاطبان هدف و نقاط قوت خود توجه کنید. در صورت داشتن سؤالات یا انتقادات، در بخش نظرات با ما در ارتباط باشید.
دیدگاهتان را بنویسید